سالمندان سرمایههای نظام اجتماعیاند و اینک که در پی عمری خدمت به ایستگاهِ آخر رسیدهاند، بر ذمّۀ دولتهاست که آنان را - چنان که سَزاست- قدر بدانند. نکوداشتِ راستین، فراهم ساختن امکان زندگانی عزّتمندانه است. مباد که در پایان این راهِ بلند، احساس خُسران کنند و بر ویرانههای عمر رفته، مویِه.همهنگام با در پیش گرفتن این سیاستِ انسانی و اخلاقی که سهم عقل و عاطفه را به یکسان ادا میکند، تأمل در باب آمایش و کنترل جمعیت است؛ مسألهای چندان پیچیده و حیاتی که هر صاحبِ عقل سلیمی، در هواخواهی از آن سینه چاک میکند؛ چه آنکه افزونی جمعیت در سرزمینی تشنه با خاک فرسوده، کلانشهرهای بَرآماسیده از دود و دَم و آهن و آدم، شهرهای محقّر که بیهوده بزرگ میشوند؛ میزبان مردمان نورسیده و کشتزار آسیبهای اجتماعی و روستاهای متروکِ مهاجرپَرور که آویزان شهرند و نان ماشینی آب
رویشان را بُرده است، کارد را به استخوان میرسانَد؛ چنان که رسانیده است و دیری است که زنگها را به صدا درآورده و چاشنی انفجار را برافروخته است، اما دریغ و درد که پتیارۀ سیاستِ مبتذل، عروس گیسو کمندِ اندیشۀ افق گشا را از تخت به زیر کشیده و در بند کرده است.اگر سیاستگذاریهای نابخردانه، دوزخ امروزیان و مسلخ آیندگان است و تکثیر نسلْ بی فراهم ساختن ساز- و- برگِ پذیرایی از مسافران سیارۀ رنج، برآوردن مطالباتِ انسانهای گوشت و پوست و خوندار اینجا و اکنون و تیمار قدرشناسانه و کریمانۀ سالمندان که سرمایههای گرانقدر نظام اجتماعیاند، نقض کرامتِ انسان و تضییع آشکار حقوق پایۀ شهروندی است، اِصرارها از چه روست؟ + نوشته شده در شنبه هفتم خرداد ۱۴۰۱ ساعت 13:49 توسط سلمان احمدوند | هوای تازه...
ما را در سایت هوای تازه دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : akhare-bazio بازدید : 142 تاريخ : سه شنبه 10 خرداد 1401 ساعت: 8:33