هوای تازه

ساخت وبلاگ
اکنون به‌راستی باید تأسیس مدرسه‌های طبیعت و تربیت شهروندان سبز، نویسندگان و هنرمندان و صنعت‌گرانِ سبزاندیش به اصلی‌ترین و اصیل‌ترین سیاست راهبردی نظام تدبیر تبدیل شود. اکنون که در گسترۀ وسیعی از ربع مسکون بحران کمبود و پایان منابع آب از هر زمان دیگری، عمیق‌تر وخیم‌تر شده است و ته کشیدن ذخایر آب‌های زیرزمینی، خشک‌سالی و کم‌آبی را از پدیده‌ای بوم‌شناختی به مسأله‌ای امنیتی برکشیده است؛ چندان که از بروز جنگ جهانی آب در جای جای گیتی سخن می‌رود؛ جنگی که شعله‌های آتش آن دیری است که از درون مرزهای سرزمینی زبانه کشیده است. از آسمان کبودِ خاورمیانۀ خونین تا ژرف‌ترین لایه‌های خاکِ تشنۀ کهن دیار تفتیده‌مان. نوبت آن رسیده است- و بَسی زمان که در این پویه از کفمان رفته است- که اندیشیدن به زمین و پاسداری از طبیعت و نگاهبانی از آب و خاک، از ورطۀ وهم‌انگیز شعارهای بی‌‎شعور و سیاست‌های بی‌ثمر به درآیَد و به بزرگ‌ترین گفتمان سپهر عمومی ایرانیان تبدیل شود و نه آیا سعدی شیرین سخن (۶۰۶-۶۹۰ ه.ق)، حکیم- شاعر یگانۀ خطۀ فرهنگی‌مان، سَده‌ها قبل بر مخاطبان همروزگار خویش و ما امروزیان نهیب زده است تا از ستیغ قلۀ خودبینی به زیرآییم و حق آیندگان را نیز به رسمیت بشناسیم؟:ای که بر پُشت زمینی همه وقت، آنِ تو نیست دگران در شکم مادر و پشت پدرند!و این‌سو تَرَک، سهراب سپهری (1307-1359) که شعرش نمایشگاهِ زیباترین اندیشه‌ها و احساساتِ طبیعت‌گرایانه است: یاد من باشد کاری نکنم، که به قانون زمین بَر بُخورد.  + نوشته شده در یکشنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت 10:10 توسط سلمان احمدوند  |  هوای تازه...
ما را در سایت هوای تازه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : akhare-bazio بازدید : 129 تاريخ : سه شنبه 10 خرداد 1401 ساعت: 8:33

سالمندان سرمایه‌های نظام اجتماعی‌اند و اینک که در پی عمری خدمت به ایستگاهِ آخر رسیده‌اند، بر ذمّۀ دولت‌هاست که آنان را - چنان که سَزاست- قدر بدانند. نکوداشتِ راستین، فراهم ساختن امکان زندگانی عزّتمندانه است. مباد که در پایان این راهِ بلند، احساس خُسران کنند و بر ویرانه‌های عمر رفته، مویِه.هم‌هنگام با در پیش گرفتن این سیاستِ انسانی و اخلاقی که سهم عقل و عاطفه را به یکسان ادا می‌کند، تأمل در باب آمایش و کنترل جمعیت است؛ مسأله‌ای چندان پیچیده و حیاتی که هر صاحبِ عقل سلیمی، در هواخواهی از آن سینه چاک می‌کند؛ چه آنکه افزونی جمعیت در سرزمینی تشنه با خاک فرسوده، کلانشهرهای بَرآماسیده از دود و دَم و آهن و آدم، شهرهای محقّر که بیهوده بزرگ می‌شوند؛ میزبان مردمان نورسیده و کشتزار آسیب‌های اجتماعی و روستاهای متروکِ مهاجرپَرور که آویزان شهرند و نان ماشینی‌ آبرویشان را بُرده است، کارد را به استخوان می‌رسانَد؛ چنان که رسانیده است و دیری است که زنگ‌ها را به صدا درآورده و چاشنی انفجار را برافروخته است، اما دریغ و درد که پتیارۀ سیاستِ مبتذل، عروس گیسو کمندِ اندیشۀ افق گشا را از تخت به زیر کشیده و در بند کرده است.اگر سیاست‌گذاری­های نابخردانه، دوزخ امروزیان و مسلخ آیندگان است و تکثیر نسلْ بی‌ فراهم ساختن ساز- و- برگِ پذیرایی از مسافران سیارۀ رنج، برآوردن مطالباتِ انسان‌های گوشت و پوست و خوندار اینجا و اکنون و تیمار قدرشناسانه و کریمانۀ سالمندان که سرمایه‌های گرانقدر نظام اجتماعی‌اند، نقض کرامتِ انسان و تضییع آشکار حقوق پایۀ شهروندی است، اِصرارها از چه روست؟      ‌ + نوشته شده در شنبه هفتم خرداد ۱۴۰۱ ساعت 13:49 توسط سلمان احمدوند  |  هوای تازه...
ما را در سایت هوای تازه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : akhare-bazio بازدید : 142 تاريخ : سه شنبه 10 خرداد 1401 ساعت: 8:33